آرزوی جلال مقامی در 80 سالگی / تمام شدن ویروس بی شرف کرونا
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۵۳۷۹۶
جلال مقامی که به تازگی وارد ۸۰ ساگی شده، تنها آرزویش این است که مردم ایران از شر ویروس کرونا رها شوند.
این پیشکسوت عرصه اجرا و دوبله یادآور شد که حدود شش سالی میشود از دنیای دوبله دور است و خانهنشین شده؛ مقامی اظهار کرد: مشغول خانه نشینی هستم. خانه نشینی من به خاطر کرونا نیست. یک سال است دچار شکستگی از ناحیه کمر شده ام؛ البته بهتر شدهام اما شکستگی در سن و سال من به سختی خوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با بیان اینکه این روزها در خانه کتاب میخواند و فیلم تماشا می کند، دربارهی دنیای دوبله و فعالیت نسل جوان در این حرفه گفت: جوانانی مثل آقایان شیخ زاده و ذی نوری دیگر جدید نیستند و خیلی وقت است در دوبله فعالیت می کنند. ولی یکسری هم جدید آمده اند که آنها هم خوب هستند. گاهی صدایشان را که می شنوم کارشان خوب است. کار دوبله فقط منعطف به ما نیست، این جوانان هم پیشرفت خوبی در کارشان خواهند داشت. اما علت اینکه مطرح نمی شوند، فیلم هایی است که برای دوبله عرضه می شود. در حال حاضر اغلب فیلمهای چینی و این جنس فیلم ها برای دوبله میآید. این در حالی است که نسل ما فیلم هایی مثل «بینوایان»، «خوشه های خشم» و «دکتر ژیواگو» که از آثار ادبی جهان ساخته میشد را دوبله کرد؛ فیلم هایی که آن موقع مردم فقط در سینماها تماشا می کردند و به قول معروف مشتری زیاد بود؛ اما الان در خانه نشسته اند فیلم برایشان پخش می شود.
مقامی در ادامه گفت: سوال میشود علت فروش کم فیلمها در سینما چیست. یکی از این علتها ترافیک است. کسی که خانوادگی می خواهد سینما برود درگیر ترافیک میشود، جایی پیدا نمی کند که ماشینش را پارک کند، بلیط هم که گران شده است. در خانه می نشیند در حالی که شام می خورد فیلم هم تماشا می کند. پول هم نمی دهد. آن مقطع دوره ای درخشان برای دوبله بود و آن فیلم ها دیگر تکرار نمیشوند. الان مردم سرشان گرم است با فیلم هایی که همه می توانند ببینند و دیگر لزومی ندارد که سینما بروند. هم هزینه کمتری دارد و هم راحت تر است. آن دوره ی فیلم دیدن در سینما دیگر تمام شده.
این هنرمند درباره ی آرزویش در ۸۰ سالگی اظهار کرد: بدون تعارف تنها آرزویم برای ملت ایران است؛ اینکه این ویروس بی شرف کرونا رخت ببندد. خانواده ها نمیتوانند دور هم جمع شوند، مسافرت بروند، مهمانی بدهند. تازه این ویروس فامیل خودش را هم آورده است. ما کارهایمان را کرده ایم و حالا یک جوان ما را کنار گذاشته است. در خانه نشستیم و شکر خدا را می کنیم با همه ی مشکلاتی که داریم. از سال ۹۳ من دیگر مقامی دهه ۶۰ ـ ۷۰ نیستم که «دیدنی ها» را اجرا می کردم؛ البته راه درست زندگی هم همین است. بالاخره یک روز جوان هستی و بعد پیر می شوی. باورم نمیشود ۳۰ سال پیش «دیدنی ها» را اجرا می کردم و تعجب می کنم که به این سرعت گذشت./ایسنا
بیشتر بخوانید
با اصالت، گوشنواز و دلنشین
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۳۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه درخشان کاپیتان تیم ملی 18 ساله شد
به گزارش ورزش سه، وقتی نخستینبار برای تیم ملی در جام ملتهای آسیا به میدان رفت، هجده سال سن داشت. سنوسالی که برای همه جوانها عصری در آغاز دوران فوتسالی به شمار می رود ولی او با پیراهن تیم ملی به شکوفایی رسیده و هرگز آن جامه مقدس را از تن در نیاورده. او در اولین نبرد ملی در پیروزی پرگل مقابل ترکمنستان با چهارده گل نقش داشته و یکی از گلها را به ثمر رسانده. با همان تبسم همیشگی و بازیگوشیهای کودکانه در جوانیاش. آن روز، برای علیاصغر، هم بالاترین قله بود و هم آغازی برای قصههای پریان گونه. داستانی به بلندای هجده سال و حتی بیشتر از آن. او نسل به نسل، فصل به فصل و از عصری به عصری دیگر ادامه میداد. افتخارات مفرط این سالها سد راهش نشد و هرگز طعم تلخ عقدهی ضعیف بودن و نزول کردن را نچشید. همیشه آن بالای بالا بود. بهترینِ بهترینها. بعد ها او را مردی برای همه فصول میخواندند و میگفتند علیاصغرحسن زاده تا چهلویک سالگی در وسط ماجرا، وسط میدان و نمایشها میماند.
پنج قهرمانی در جام ملتهای آسیا به معنای پرافتخارترین بازیکن این روزها. در سی وهفت سالگی نقش تعیین کنندهای را در نخستین قهرمانی شمسایی در نقش مربیگری تیم ملی داشت. وقتی حسنزاده راه میرفت، همه راه میرفتند. وقتی حسن زاده به گوشهای خیره میشد، خیلیها خیره میشدند. وقتی او لب به سخن گشود، همه سکوت میکردند. وقتی او توپی را به تور میچسباند، همه حیرت میکردند. زمانی که او خوشحالی پس از گلش را به اجرا در میآورد، همه دور مرد الهامبخش خود حلقه میزدند و به آغوش میکشیدند.
رسانهها تلاش کردند حالت او را پیش از ضربهی جادویی پنالتیاش به قرقیزستان را با دقت تعریف کنند. اینکه حسنزاده شق و رق و بدون دورخیز ایستاده و دستهایش را حلقه زده پایین کمرش. سپس توپ را چرخانده به کنج دروازه. حالت پای او جای دیگری را نشانه رفته، اما توپ مسیر دیگری را پیموده. بازیکنان قرقیزستان میخکوب شدهاند و تماشاگران مات و مبهوت ماندهاند. چرا و چگونه توپ در جای دیگر آرام گرفته و قرار بوده سوی دیگری را میرفته. شبیه به آبی که بر خلاف مسیر رودخانه به حرکت در آمده. یک گل استثنایی تمام عیار که تا سالیان سال به تصویر کشیده میشود.
واقعیت این است که کمتر ستارهای را با کیفیت او شناختهایم و درخشش در جام ملتهای آسیا بازتابنده این کیفیت است. سوالاتی جلب نظر میکند که آیا حسن زاده تا چهلویک سالگی میتواند به همین نمایش های خود ادامه بدهد؟ سپس به عملکرد او در جام جهانی آینده چشم خواهیم دوخت.